دفتر دل

دوستت دارم ساناز

وقتی در کنارمی احساس غربت نمیکنم ، آرامم و از این زمانه سرد شکایت نمیکنم
وقتی در کنارمی از خستگی های زندگی رها میشوم ، میروم در حس تو ، و یک عاشق واقعی میشوم
وقتی در کنارمی این گرمای وجودت است که به من شوق نفس کشیدن میدهد ، این عطر حضورت است که به من عشق زندگی را میدهد
بی خیال از هر چه غم است در این دنیا ، تو را عشق است که خدا به من داده این فرشته زیبا را
نه دلتنگی ، نه نا امیدی ، وقتی تو هستی چه لحظه ای بهتر از این !
چه لحظه ای زیباتر از این که تو مرا در میان خودت میگیری ، چه حسی قشنگتر از این که مرا نوازش میکنی و به وجودم افتخار میکنی…
هیچ لحظه ای را در زندگی ام با این حس عوض نمیکنم ، من تو را به هیچ قیمتی رها نمیکنم!
دوستت دارم ای زیباترین حس زندگی ام ، دوستت دارم ای تو که مرا به اندازه وسعت قلبم دوست داری! قلبی که به وسعت نگاه تو است ، نگاهی که به اندازه یک دنیا برایم با ارزش است!
که این نگاه تو است که مرا تا آن سوی دنیا میکشاند ، مرا به پرواز در می آورد تا از آن بلندی ها عشقم را ببینم که می تابد بر سرزمین قلبم !
دوستت دارم عزیزم ، دوستت دارم بهترینم ، و میگویم دوستت دارم چون که کلامی با ارزش تر از این برای من نیست تا به قلب مهربانت ابراز کنم!
و حسی بالاترو شیرین تر از این نیست که با گفتنش قلبت را آرام کنم !
و هیچکس در این دنیا نیست برایم با ارزش تر از تو ، و هیچکس در این دنیا نیست جز تو  که به اندازه وسعت قلبم او را بخواهم !
و این حس و این لحظه برایم مقدس است ، چونکه تو اینک در کنارمی و قلبم از همینجا احساسش را برای تو مینویسد! برای تو که قبل از اینکه این شعر را بنویسم تو خودت حرف دلم را خوانده بودی…


لبخند تو

لبخند ِ تو

معجزه ی شیرینی است


كه رؤیای بهشت را


در دل ِ آدم


زنده می كند...

+ نوشته شده در پنج شنبه 24 مرداد 1392برچسب:لبخند تو , عشق , لب , لبخندت , بوس , عکس عاشقانه , معنای احساس , حس زندگی, ساعت 11:32 توسط ساناز ♥ آرش |


تو خود بهشتی !!!

عاشق هوس های عاشقانه ام

دست هایت را به من بده

به جهنم که مرا به جهنم میبرند به خاطر عشقبازی با تو !!!

تو خود بهشتی...

 

+ نوشته شده در پنج شنبه 24 مرداد 1392برچسب:حس عاشقی , حس , عاشقی , تو خود بهشتی , بهشت , داشتن تو , تو , عشق من , عکس عاشقانه, ساعت 11:26 توسط ساناز ♥ آرش |


هستم تا هستی

 

وقتی دلم گرفته و حس زندگی را ندارم ، وقتی شب می آید و امیدی به فردا ندارم
یاد تو دلم را آرام میکند و به من حس زندگی را میدهد ، حتی به جایی میرسد که شب دنیایی از روشنی ها را به آسمان تاریک قلبم میدهد!
وقتی احساس گذر عمر میکنم ، موهای سپید خود را در آینه نگاه میکنم ، با خودم میگویم که عشق نیمی از عمرم را گرفت ، اما دنیا خودش میداند که تو یک زندگی دوباره را به من دادی
آن نیمی از عمر که گذشت مهم نیست ، مهم نیمه ی دیگر عمرم است که با تو هستم ، و این به اندازه یک عمر زندگی ،برایم با ارزش است !
وقتی دلم بهانه میگیرد ، کوچکترین غمی را به دل میگیرد ، با یک حادثه ناچیز اشک میریزد ، امید به بودن تو است که همه غمها ،ساده از دلم میگذرند !
وقتی تو هستی و یادت همیشه همراه با دلم ، وقتی تو میمانی و بودنت بهانه ای برای زنده بودنم، آنگاه عشق تو هیچگاه تکراری نمیشود ، اگر روزها شبیه هم هست ، عشق تو هر لحظه حس تازه ای را برای من دارد !
وقتی دلم از خستگی های این زندگی بی حوصله میشود ، هم احساس با پرنده ی درون قفس میشود ، یک لحظه با تو پرواز میکند و پرنفس میشود ، همه خستگی ها از دلم رها میشود
و این معجزه ی عشق نیست ، این قلب من است که با وجود تو آمیخته شده ، روح توبا جسم من یکی شده و من از تو نفس میگیرم ، با تو تپشهای قلبم تکرار میشود و خون عشق در رگهایم جاری!
هستم تا هستی در این دنیای خاموش ، محال است تو را یک لحظه کنم فراموش!


عزیز دلم !!!

خیلـی وقــــتا می گویمــــــ
عـــــزیزدلــــــم...
گاهـــــی ازروی ادبـــــــــ...
گاهـــــــی ازدلتنگیــــــــ...
گاهــــــی ازته قلبـــــــ...
گاهــــــــی همه جزوواژگانـــ روزمـــــره ام میشوند...
امــــا ...
ازســـــــرهرچه باشـــــــد...
تنهــــاکسی که عزیز دلــــــم استــــــــــــ ...
"تویــــــــــــی"
توکه مدتهاست صادقـــــانه
دوســـــــــتتت دارمــــــــــ ...

+ نوشته شده در جمعه 18 مرداد 1392برچسب:عزیز دلم , عزیز من , متن برای عزیز بودن , عکس عاشقانه , عشق و دلداگی , عاشقی , عشق, ساعت 12:13 توسط ساناز ♥ آرش |


حس !!!

ﺣﺲ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﮔﻢ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ
ﺍﻣّﺎ ﺗﻠﺦ ﺗﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ، ﮐﺴﯽ ﺩﻧﺒﺎﻟﻢ ﻫﻢ ﻧﻤﯽ ﮔﺮﺩﺩ


روزی چند بار دوستت دارم !!!

یک بار وقتی که هوا برم می دارد، قدم میزنیم ...
وقتی که خوابم می آید، تو می آیی!
یک بار وقتی که باران ناز می کند ... دل ناودان میشکند ... می بارد.
وقتی که شب شروع میشود ... تمام میشود ...
یک بار دیگر هم دوستت دارم!
باقی روز را ...
هنوز را ...


ادامه مطلب
+ نوشته شده در جمعه 18 مرداد 1392برچسب:دوستت دارم , روزی چندبار , دوست داشتن , عکس عاشقانه , دلتنگی من , عشق من , عشق , من و تو , ساعت 11:53 توسط ساناز ♥ آرش |


انتظار!!!

شش حرف و چهار نقطه ! کلمه کوتاهیه.اما معنیش رو شاید سالها طول بکشه تا بفهمی !
تو این کلمه کوچیک ده ها کلمه وجود داره که تجربه کردن هر کدومش دل شیر می خواد!
تنهایی،چشم براه بودن،غم،غصه،نا امیدی،شکنجه روحی،دلتنگی،صبوری،اشک بیصدا،
هق هق شبونه،افسردگی،پشیمونی،بی خبری و دلواپسی و .... !
برای هر کدوم از این کلمات چند حرفی که خیلی راحت به زبون میاد
و خیلی راحت روی کاغذ نوشته میشه باید زجر و سختی هایی رو تحمل کرد
تا معانی شون رو فهمید و درست درک شون کرد !!!
متنفرم از هر چیزی که زمان را به یاد من میاورد...
و قبل از همه ی اینها متنفرم از انتظار ...
از انتــــــــــــــــــــــ ـــــــــظار متــــــنـــــفــــــرم
 


حق با توست !!!

حق با توست اینکه چند شبی ست از آسمان ذهنم عبور می کنی و تو را نمی بینم
حق با توست
اینکه حرارت تنت را لمس نمی کنم
حق با توست
حق با توست اگر آسمان دلم ابریست
حق با توست اگر دلم مالامال اشک است
حق با توست اگر بودنت را نعره نمی کشم
حق با توست اگر بیهوده دستانم را درون زمین می کارم
حق با توست ، معنای تمام تناقض های وجودم !!!
تمامی حق های دنیا را به تو می دهم، کبوترکم !!!
تمامی حق های دنیای پوشالی ام را !!!
مثل حق داد زدن،بی صدا شدن
حق اخم کردن، خندیدن
حق عشق ورزیدن و
تمامی حق های دنیا با تو
تو فقط قول بده من را
آنی
لحظه ای
دقیقه ای
تنها مگذار ...

 

+ نوشته شده در چهار شنبه 16 مرداد 1392برچسب:حق , متن عاشقانه , متن حق داشتن , عکس عاشقانه , حق داشتن , متن عاشقانه های من برای تو , عکس, ساعت 12:19 توسط ساناز ♥ آرش |


نمیذارم !!!

نمی ذارم تو رو از من بگیرن
حتی تو عالم عکس و نقاشی
روی پیشونی سر نوشتته
تو باید فقط مال خودم باشی
نمی ذارم که تو رو بدزدنت
جای تو فقط روی چشمای منه
توی فال من فقط اسم تو
کسی که چشاش مث تو روشنه
نمی ذارم اینهمه خاطرمون
پنهونی کنج یه خورجین بمونه
قسمت طالع تو سفر بشه
واسه من یه درد سنگین بمونه
نمی ذارم اونا که کم عاشقن
من و از خیال تو جدام کنن
نمیذارم تو بری که آدما
همشون با سرزنش ، نگام کنن
نمی ذارم توی خلوتت کسی
بیاد و با شادی با تو دس بده
اون باید لذت این دس دادنو
به من و خاطره ی تو پس بده
نمی ذارم کسی جز خودم یه روز
با تو و با رویاهات کنار بیاد
تازه از تولد تو حق داره
توی هر پس کوچه ای بهار بیاد
نمی ذارم که نوازش کسی
شب ناز مژه هاتو خواب کنه
نمی ذارم خونه ی آرزمو
کسی با اومدنش ، خراب کنه
نمی ذارم یه غریبه با نگاش
پادشاه دل بی ریات بشه
من می خوام خودم پسرتشت کنم
نمی ذارم که کسی خدات بشه
نمیذارم به بهونه ی کسی
عشق و دنیای منو یادت بره
تو یه عمره ، دیگه ، زیبای منی
با یه دنیا اعتماد و خاطره
نمی ذارم تو رو صیدت بکنن
نمی ذارم که تو از پیشم بری
ولی توی سرنوشتم ، می بینم
تو نمی مونی پیشم ، مسافری
نمی ذارم جای من کسی شبا
بالای سرت لالایی بخونه
نمی ذارم دلی که مال منه
پیش بیگانه امانت بمونه
ا ین نذاشتن چه قدر خوبه ، ئلی
آخه من که اختیاری ندارم
تصمیما رو همیشه تو می گیری
من چه جوری می تونم که نذارم
تازگی خیلی سفارش می کنی
می گی کم کم دیگه وقت رفتنه
زیبا جون تو می خوای از پیشم بری ؟
از تو ان قدر فقط سهم منه ؟
نمی خوای جواب بدی من می دونم
داشتن زیبا یه کار ساده نیست
مریمت شرایط و لیاقتش
واسه ی یه مژتم آماده نیست
ترس رفتنت دیوونم می کنه
ولی این دیوونه که کاره ای نیست
زیبا چش به رات می مونم همیشه
تنها دل خوشیم اینه ، چاره ای نیست
 
+ نوشته شده در چهار شنبه 16 مرداد 1392برچسب:متن برای نگذشتن از عشق , یادت , نمیگذارم , عکس عاشقانه , عشق من , عاشقانه های من , ساعت 12:9 توسط ساناز ♥ آرش |


یادت !!!

مگر یادت میگذارد که آرام باشم؟
مگر خاطره هایت میگذارند که بی تو زندگی کنم؟
محال است بی تو بودن ، خیال است با تو پر کشیدن...
مگر یادت میگذارد که فراموشت کنم
کاش اینجا همان آغاز بود ، کاش هیچ آغازی پایان نداشت
گرمای تنت بر روی تنم نشسته،
جای بوسه هایت بر روی گونه ام مانده
از وقتی رفتی صدها بار توبه کردم ،
اما باز هم هوس آغوش گرمت را کردم
من عاشق، محکوم به تنهایی ام !
مگر عشقت میگذارد که بی خیالت شوم؟
مگر تو میگذاری....
شب شد و اشکهایم بیشتر ، دلم هوای تو را کرده ،
باز هم میگویم با همین چشمهای تر:
برگرد که دلم گرفته ،
کجایی که یک عالمه دلتنگی در قلبم نهفته !
مگر میشود بی نفس زندگی کرد،
ای که تو هستی نفس در سینه ام!
مگر میشود بی عشق زندگی کرد،
ای که تو هستی تمام زندگی ام!
مگر میشود بی یار زندگی کرد؟
ای که تو هستی تمام هستی ام!
مگر میشود بی تو زندگی کرد ؟
نه من حتی نمیتوانم فعل نتوانستن را
در هوای بی تو بودن صرف کنم!
مجرمی نیستم که اسیر تنهایی شوم ،
فراری میشوم ، باز هم در به در این دنیا و یک دیوانه ی زنجیری میشوم ،
تا در این حال و هوای جنونم تو را پیدا کنم....
مگر بی تو بودن میگذارد که خوشحال باشم؟
آب خوشی نیست که بی تو از گلویم پایین رود،
هر چه شود محال است عشق تو از قلبم بیرون رود!

+ نوشته شده در چهار شنبه 16 مرداد 1392برچسب:نمیذارم , متن برای عاشقی , متن , نمیذارم تورا از من بگیرن , عشق , عاشقانه های من , عکس عاشقانه , عشق من , ساعت 12:6 توسط ساناز ♥ آرش |


اعتراف !!!

بگذار اعتراف کنم که بدجور دلم برایت تنگ شده
فکر نکن بی وفا هستم ، دلم از سنگ نشده...
اعتراف میکنم اینک در حسرت روزهای شیرین با تو بودنم
باور نمیکنم اینک بی توام
کاش میشد دوباره بیایی و یک لحظه دستهایم را بگیری
کاش میشد دوباره بیایی و لحظه ای مرا ببینی
تا دوباره به چشمهایت خیره شوم ،
تا بر همه غم و غصه های بی تو بودن چیره شوم...
کاش میشد دوباره بیایی و لحظه ای نگاهت کنم ، با چشمهایم نازت کنم
در حسرت چشمهایت هستم ،
چشمهایی که همیشه با دیدنش دنیایم عاشقانه میشد
بگذار اعتراف کنم که بدجور دلم هوایت را کرده
در حسرت گرمی دستهایت ، تا کی باید خیره شوم به عکسهایت ،
هنوز هم عاشقم ، عاشق آن بهانه هایت...
برای تو زندگی میکنم ، به عشق تو زنده هستم ، اگر نباشی دیگر نیستم
تویی که بودنت به من همه چیز میدهد، هر جا بروی دلم به دنبال تو میرود...
عشق تو ، حضور تو، به من نفس میدهد هوای بودنت
این دیگر اولین و آخرین بار است که دل بستم ،
نه به انتظار شکستم ، نه منتظر کسی دیگر هستم
تو در قلبمی و تنها نیستی ، تو مال منی و همه زندگی ام هستی...
همین که احساس کنم تو را دارم ، قلبم تند تند میتپد ،
به عشق تو میگذرد روزهای زندگی ام...
به عشق تو می تابد خورشید زندگی ام ،
به عشق تو آن پرنده میخواند آواز زندگی ام
و این است آغاز زندگی ام ، گذشته ها گذشته ، با تو آغاز کردم و با تو میمیرم....
به هوای تو آمدن در این هوای عاشقانه چه دلنشین است ،
به هوای تو دلتنگ شدن و اشک ریختن کار همیشگی من است
بودنم به عشق بودن تو است ، اگر اینجا نشسته ام به عشق این انتظار است
در انتظار توام ، تا فردا ، تا هر زمان که بخواهی چشم به راه آمدن توام
خسته نمیشود چشمهایم
از این انتظار ، میمانم و میمانم از این خزان تا پایان بهار
تا تو بیایی و او که به انتظارش نشستم را ببینم ،
تا چشمهایت را ببینم و دنیای زیبایم را در آغوش بگیرم
نمیتوان از تو گذشت ، به خدا نمیتوان چشم بر روی چشمهایت بست ،
بگذار تو را ببینم ، تا آخرین لحظه ، تا آخرین حد نفسهایم....
نمیگویم که مرا تنها نگذار ، تو در قلبمی و هیچگاه تنها نمیمانم ، نمیگویم همیشه بمان ،
تا زمانی که هستی من نیز میمانم ، اگر روزی بروی ، دنیا را زیر پا میگذارم ،
نمیگویم تنها تو در قلبمی، نیازی به گفتنش نیست آنگاه که تو همان قلبمی...
قلبی که تنها تپشهایش برای تو است ،
زنده ماندن من به شرط تپشهای این قلب نیست ، به عشق بودن تو است !

+ نوشته شده در چهار شنبه 16 مرداد 1392برچسب:متن عاشقانه , اعتراف , عکس عاشقانه , عکس دونفره , اعتراف نامه , اعتراف عاشقانه , متن عاشقانه غمگین, ساعت 11:50 توسط ساناز ♥ آرش |


گاهی !!!

گاهی دلم می خواهد خودم را بغل کنم!

ببرم بخوابانمش!

لحاف را بکشم رویش!

دست ببرم لای موهایش و نوازشش کنم!

حتی برایش لالایی بخوانم،

وسط گریه هایش بگویم:

غصه نخور خودم جان!

درست می شود!درست می شود!

اگر هم نشد به جهنم...

تمام می شود...

بالاخره تمام می شود...!!!

+ نوشته شده در چهار شنبه 16 مرداد 1392برچسب:متن عاشقانه , متن , دلتنگی , متن گاهی , عکس عاشقانه , دلنوشته های غمگین من , دردنامه , درد , گاهی , عشق, ساعت 11:38 توسط ساناز ♥ آرش |


سامی

 

سامی دوست دارم

آرش

+ نوشته شده در سه شنبه 18 تير 1392برچسب:عکس پدر و پسر , عکس عاشقانه , عکس بچه , بچه , پدر و پسر, ساعت 17:58 توسط ساناز ♥ آرش |


عاشقانه دوست دارم !!!


دلم برات تنگ شده...اما من میتونم این دوری رو تحمل کنم به فاصله ها فکر نمیکنم ...می دونی چرا؟؟؟ آخه جای نگاهت روی نگاهم مونده...رد احساست روی دلم جا مونده...می تونم تپش های قلبمت رو بشمارم چشمهای بیقرارت هنوز دارن باهام حرف می زنن
حالا چطوربگم تنهایم؟...چطور بگم تو نیستی؟ آره خودت می دونی می دونی که همیشه با منی می دونی که تو توی لحظه لحظه های من جاری هستی...اخه تو توی قلب منی...برای همینه که همیشه با منی برای همینه که حتی یه لحظه هم ازم دور نیستی
اخه که هر وقت که دلم برات تنگ میشه هر وقت حس می کنم دیگه طاقت ندارم دیگه نمی تونم تحمل کنم...دستامو میذارم رو صورتم و یه نفس عمیق می کشم ...صدای مهربونت رو می شنوم و اخر همه اینها به یه چیز میرسم به عشق تو اره به تو
اون وقت دلتنگیم برطرف می شه اون وقت تو رو نزدیک تر از همیشه حس می کنم اون وقت دیگه تنها نیسم...حالا من این تنهایی رو خیلی خیلی دوستش دارم...به این تنهایی دل بستم حالا می دونم این تنهایی خالی نیست...پر از یاد عشقه پر از اشکهای گرم عاشقونه ...

 


بوسه با لـــجبازی

                    

من دیـــوانه ی آن لـــحظه ای هستــم که تو دلتنگم شوی
و محکم در آغوشم بگیــری
و شیطنت وار ببوسیم
و من نگذارم
عشق من
بوسه با لـــجبازی، بیشتر می چسبـــد!!!


گرمای عشق

نمیبینم زیبایی های دنیا را آنگاه که تویی زیبایی های دنیایم!
نمیشنوم صدایی را آنگاه که صدای مهربانت در گوشم زمزمه میشود و مرا آرام میکند!
آن عشقی که میگویند تو نیستی ، تو معنایی بالاتر از عشق داری و برای من تنها یک عشقی!
از نگاه تو رسیدم به آسمانها ، آن برق چشمانت ستاره ای بود که هر شب به آن خیره میشدم!
باارزش تر از تو ، تو هستی که عشقت در قلبم غوغا به پا کرده !
قدم به قدم با تو ، لحظه به لحظه در فکر تو ، عطر داشتنت ، ماندن خاطره هایی که مرور کردن به آن در آینده ای نزدیک دلها را شاد میکند!
و رسیده ام به تویی که آمدنت رویایی بوده در گذشته هایم ، و رسیده ام به تویی که در کنار تو بودن عاشقانه ترین لحظه ی زندگی ام است
پایانی ندارد زندگی ام با تو ، آغاز دوباره ایست فردا در کنار تو ، فردایی که در آن دیروز را فراموش نمیکنم ، آنگاه که با توام هیچ روزی را فراموش نمیکنم ، که همه آنها یکی از زیباترین روزهاست و شیرین ترین خاطره ها ، و گرم ترین لحظه ها !
سر میگذارم بر روی شانه های تو ، آرامش میگیرم از صدای تپشهای قلب تو ، دلم پرواز میکند در آسمان قلبت ، میشنوم صدای تپشهای قلبت ، اوج میگیرم تا محو شوم در آغوشت !
تا خودم را از خودت بدانم ، تا همیشه برایت بمانم ،چه لذتی دارد تا صبح در آغوش تو بخوابم!
تا ببینم زیباترین رویاها ، فردا که بیدار میشوم حقیقت میشود همه ی رویاها !
و اینجاست که عاشق خیالات با تو بودن میشوم ، و به عشق این خیالات دیوانه میشوم !
حالا من مجنونم و تو لیلای من ، همیشه میمانیم برای هم ، و میسازیم یک قصه ی عاشقانه دیگر با هم !
بر میگردیم به دیروزی که گذشت ، خاطره ی شیرین فردا بدجور به دل نشست !
و میدانیم زندگی مان عاشقانه خواهد گذشت ، هم دیروز و امروز و هم فرداهایی که خواهد رسید!


چقدر قلبت زیباست !!!

روزهای زندگی ام گرم میگذرد با تو
به گرمای لحظه هایی که تو در آغوشمی
با تو گرم هستم و نمیسوزد عشقمان، ای خورشید خاموش نشدنی
همچو یک رود که آرام میگذرد،عشق ما نیز آرام میگذرد و تویی سرچشمه زلال این دل
ساعت عشق مان تمام لحظه های زندگیست ،ثانیه هایی که پر از عطر و بوی عاشقیست
ای جان من ،مهربانی و محبتهایت،وفاداری و عشق این روزهایت،امیدی است برای خوشبختی فردایت
میدانم همیشه همینگونه که هستی خواهی ماند،مثل یک گل به پاکی چشمهایت،به وسعت دنیای بی همتایت
هوای تو را میخواهم در این حال دلتنگی
امواجی از یاد تو را میخواهم در دریای خاطره های به یادماندنی
همنفسمی، ای که با تو یک نفس عاشقم
همزبانمی ، ای که با تو یک صدا برایت احساسات عاشقانه ام را میگویم
حرفی نمانده جز سکوت بین من و چشمانت، که در این سکوت میتوان یک دنیا عشق را خواند
چه با شوق میخوانم چشمانت را و چه عاشقانه گرفته ایم دستهای هم را
گفتی دستهایم گرم است، گفتم عزیزم این چشمهای تو است که مرا به آتش کشیده است
همه ی دنیا فریاد عشق ما را شنیده است،هنوز هم نگاهم به نگاهت دوخته است،
چقدر قلبت زیباست...
چه بی انتهاست قصر عشق تو و من چه خوشبختم از اینکه اینجا هستم ، در کنار تو
تویی که برایم از همه چیز بالاتری و از همه کس عزیزتر
میخوانمت تا دلم آرام بماند


در پناه آغوشت !!!

آرام باش ، ما تا همیشه مال همیم ، همیشه عاشق و یار همیم
آرام باش عشق من ، تو تا ابد در قلبمی ، تو همه ی وجودمی
بیا در آغوشم ، جایی که همیشه آرزویش را داشتی ، جایی که برایت سرچشمه آرامش است
آغوشم را باز کرده ام برایت ، تشنه ام برای بوسیدن لبهایت
بگذار لبهایت را بر روی لبانم ، حرفی نمیزنم تا سکوت باشد بین من و تو و قلب مهربانت
خیره به چشمان تو ، پلک نمیزنم تا لحظه ای از دست نرود تصویر نگاه زیبای تو
دستم درون دستهایت ، یک لحظه رها نمیشود تا نرود حتی یک ذره از گرمای دستان لطیف تو
محکم فشرده ام تو را در آغوشم ، آرزو میکنم لحظه مرگم همینجا باشد ، همین آغوش مهربانت
چه گرمایی دارد تنت عشق من ، رها نمیکنم تو را تا همیشه باشی در کنار قلب من
قلب تو میتپد و قلب من با تپشهای قلبت شاد است ، هر تپشش فریاد عشق و پر از نیاز است
آرامم ، میدانم اینک کجا هستم ، همانجایی که همیشه آرزویش را داشتم ،همانجایی که انتظارش را میکشید
و هر زمان خوابش را
میدیدم آن خواب برایم یک رویای شیرین بود....
در آغوش عشق ، بی خیال همه چیز ، نه میدانم زمان چگونه میگذرد و نه میدانم در چه حالی ام
تنها میدانم حالم از این بهتر نمیشود ، دنیای من از این عاشقانه تر نمیشود
گرمای هوس نیست این آتش خاموش نشدنی آغوش پاکت
عشق است که اینک من و تو را به این حال و روز انداخته ، عشق است که اینک ما را به عالمی دیگر برده ،
عشق است که من و تو را
نمیتواند از هم جدا کند هیچگاه
خیلی آرامم ، از اینکه در آغوشمی خوشحالم


هَـمیشه ...

هَـمیشه بـآید کَسـی باشد
کـــہ مــَعنی سه نقطه‌هاے انتهاے جمله‌هایَتـــ را بفهمد
هَـمیشه بـآید کسـی باشد
تا بُغض‌هایتــ را قبل از لرزیدن چانه ات بفهمد
بـآید کسی باشد
کـــہ وقتی صدایَتــ لرزید بفهمد
کـــہ اگر سکوتـــ کردے، بفهمد…
کسی بـآشد
کـــہ اگر بهانه‌گیـر شدے بفهمد
کسی بـآشد
کـــہ اگر سردرد را بهـآنه آوردے برای رفتـن و نبودن
بفهمد به توجّهش احتیآج داری
بفهمد کـــہ درد دارے
کـــہ زندگی درد دارد
بفهمد کـــہ دلت برای چیزهاے کوچکش تنگــ شده استــ
بفهمد کـــہ دِلتــ براے قَدمــ زدن زیرِ باران تنگــ شده استــ
همیشه باید کسی باشد
همیشه....


شوق آمدنت !!!


شوق آمدنت به خانه مرا بيدار نگه مي دارد...زودتر بيا تا در آغوشت ميان بازوان پرقدرت مهربانت و گرماي نفسهايت گم شوم... تا مال يكديگر شويم تا چيزي از هم جدايمان نكند...بيا تا يكي شويم، يك روح در دو جسم دور از هم ولي عاشق تر...شيداتر... باز هم مي گويم دوستت مي دارم اي خوب من


پَس می زنم !!!


پَس می زنم لحظه هآ را ...


تآ برسم به بُلندای آغوشِ مردانه اَت ...


که در آغوشم بگیری و مَن...


دنیایم رآ ببازم در پَسِ عطر تنت ... !

 


+ نوشته شده در پنج شنبه 23 خرداد 1392برچسب:مطالب زیبای عاشقانه , مطلب عاشقانه , عکس عاشقانه , دوست دارم , سایت عاشقانه , عشق , عاشقانه , متن عاشقانه , , ساعت 20:7 توسط ساناز ♥ آرش |


من و تو

خوشبختی من


پیدا کردن تــــــــو


از میان این همه ضمیر بود

+ نوشته شده در چهار شنبه 22 خرداد 1392برچسب:خوشبختی , عکس عاشقانه , متن عاشقانه , مطالب عاشقانه , مطلب عاشقانه , همسر , متن زیبا برای همسر , عاشقانه, ساعت 16:36 توسط ساناز ♥ آرش |


فقط به خاطر تو


 به خاطر روی زیبای تو بود
که نگاهم به روی هیچ کس خیره نماند
به خاطر دستان پر مهر و گرم تو بود
که دست هیچ کس را در هم نفشردم
به خاطر حرفهای عاشقانه تو بود
که حرفهای هیچ کس را باورنداشتم
به خاطر دل پاک تو بود
که پاکی باران را درک نکردم
به خاطر عشق بی ریای تو بود
که عشق هیچ کس را بی ریا ندانستم
به خاطر صدای دلنشین تو بود
که حتی صدای هزار نی روی دلم ننشست
و به خاطر خود تو بود
فقط به خاطر تو

+ نوشته شده در جمعه 17 خرداد 1392برچسب:متن عاشقانه , متن های عاشقانه , شعرهای عاشقانه , عشق و عاشقی , عکس عاشقانه, ساعت 15:36 توسط ساناز ♥ آرش |


دست خودم نیست !!!

دست خودم نیست
اگر می بینی عاشق تو هستم ، دیوانه تو هستم ، و تمام فکر و زندگی من تو شده ای
به خدا بدان که این دست خودم نیست!
اگر میبینی
چشمانم در بیشتر لحظه ها خیس است و دستانم سرد است و اگر میبینی همه لحظه
های دور از تو بودن اینهمه سخت و پر از غم و غصه است بدان که این دست خودم
نیست!
دست خودم نیست که همه لحظه ها تو را در جلو چشمانم میبینم و به یاد تو می باشم.
دست خودم نیست که دوست دارم همیشه در کنارت باشم ، دستانت را بگیرم ، بر
لبانت بوسه بزنم و تو را در آغوش خودم بگیرم!
به خدا دست خودم نیست که هر شب به آسمان نگاه می اندازم و ستاره ای درخشان را میبینم و به یاد تو می افتم!
دست خودم نیست که هر سحرگاه به انتظارت مینشینم تا در آسمان دلم طلوعی دوباره داشته باشی

+ نوشته شده در جمعه 17 خرداد 1392برچسب:متن عاشقانه , متن های عاشقانه , شعرهای عاشقانه , عشق و عاشقی , عکس عاشقانه , عکس های عاشقانه دوری و جدایی, ساعت 15:24 توسط ساناز ♥ آرش |


موهای یک زن

موهای یک زن خلق شده

برای عشقش

که بنشیند شانه اش کند , ببافد و دیوانه شود...

عطر مو های یک زن فراموش شدنی نیست!

وقتي خدا مي خواست تو را بسازد

چه حال خوشي داشت،

چه حوصله اي ! اين موها، اين چشم ها .... خودت مي فهمي؟ من همه اين ها را دوست دارم.

دوست دارم یه بار بشینم موهاتو شونه کنم

یه چند تارش بریزه .بگم اینارو میبینی ؟؟؟

بگی اره ..!!!

منم بگم با همه دنیا عوضش نمیکنم

دنیــــا فهمـید خیلی حــقیر است وقتی گفتم :

یک تارمــوی "تــــــــــ♥ـــــــو " را به او نمیدهم...


ذهن زنانه !!!


در ذهن زنانه من
مرد یعنی تکیه گاهی امن
یعنی بوسه ای از روی دوست داشتن ، بدون اندکی شرم !
در ذهن زنانه من
مرد یعنی کوه بودن، پر از سخاوت
پر از حیای مردانه، در کنار این ابهت
لوس شدن های کودکانه
در ذهن زنانه خوشبین من
مرد یعنی دوست می دارمت، تو هر لحظه با منی !



مجنونم

ای زندگی ام، هستی ام، یاورم، دلدار زندگی ام، عشق من، امید زندگی ام، تمام وجود من  دوستت دارم.
ای که امید زندگی را به من دادی، خون عاشقی را در رگهای من جاری ساختی، حال و هوایی دوباره به زندگی من دادی ، نفسی دوباره به من بخشیدی دوستت دارم.
ای پرستوی عاشق، عمر دقایق، گل شقایق، همیشه عاشق ، دوستت دارم.
ای وجود من،  طلوع من،  حضور پر شوق و شور من ، دوستت دارم .
ای دریای من، فردای من،  دنیای من،  رویای من ، دوستت دارم.
ای گل من،  روح من،  تمام وجود من، مهتاب من ، دوستت دارم.
روزی که تو پا به این دنیا گذاشتی، روز  تضمین زنده بودن من بوده است.
روزی که تو پا به این قلب بی طاقت من گذاشتی، روز امید دوباره به زندگی ام بوده است.

 

گفته ام، میگویم و خواهم گفت و باز هم گفته ام، می گویم و خواهم گفت که خیلی دوستت دارم .
مجنونم از مجنون دیوانه تر تو و عاشقم از فرهاد عاشق تر تو.
لیلی هستی از لیلی عاشق تر  و شیرینی از شیرین لایق تر.

+ نوشته شده در سه شنبه 14 خرداد 1392برچسب:عاشقانه , متن عاشقانه , مطالب زیبای عاشقانه , سایت عاشقانه , عشق , وفاداری , مطلب عاشقانه , عکس عاشقانه, ساعت 9:38 توسط ساناز ♥ آرش |


تو عزیزی برایم

تو عزیزی برایم،  بهترینی برایم.
آری تو آغازی برایم، طلوع سحرگاهی برایم .
تو همانی که من مدتها آرزویش را داشتم که در قلبم بنشیند.
تو مانند چشمه ای در دل کوه می باشی که در دلم می جوشی با آن وجود پر از عشق و محبتت.
 تو همان قبله ای، قبله امید و خوشبختی .
در برابرت سجده میکنم ای قبله امید من تا امید هایم زنده شوند.
پیش تر ها به خوشبختی امیدی نداشتم، اما با آمدنت و طلوع زیبایت در آسمان دلم امیدهایم همه در دلم زنده شدند و آفتاب خوشبختی از سوی تو در دلم نشست.
تو همانی که من سالها انتظارش را می کشیدم.
آمدی و با حضورت صحنه دلم را نورانی کردی عزیزم.

+ نوشته شده در سه شنبه 14 خرداد 1392برچسب:عاشقانه , متن عاشقانه , مطالب زیبای عاشقانه , سایت عاشقانه , عشق , وفاداری , مطلب عاشقانه , عکس عاشقانه, ساعت 9:34 توسط ساناز ♥ آرش |


ببخشم

عزیزم من دیشب باعث شدم اذیت بشی من نمیتونم درد و ناراحتی تورو تحمل کنم

معذرت میخوام که من بدم میخوام همیشه خنده رو لبای قشنگت باشه

من روانی هستم تو که اینو بهتر از همه میدونی خوشگلم

دوست دارم تا همیشه

دستتو میبوسم عزیزم.

آرش

+ نوشته شده در شنبه 11 خرداد 1392برچسب:جملات عاشقانه , متن عاشقانه , نامه عاشقانه , عشق , مطالب عاشقانه , عکس عاشقانه, ساعت 1:7 توسط ساناز ♥ آرش |


دوست دارم عزیزم

 

 عزیزم
به من سخت می گذرد که تو تب کنی . کاش تمام حرارت ها یک جا جمع می شد و به جای این که ذره ای به اندام تو نزدیک شود ، قلب سمج مرا می سوزانید
 با این که این همه مردمان شریر وجود دارند که کارشان به گمراه کردن معصومین می گذرد ، آیا تب مقری در آن پیدا نکرد که به تو حمله برد ؟
 از شدت فکر و ناراحتی حس می کنم دچار یک ضعف و خفگی قلبی شده ام . یک دفعه آتش می گرفتم با وجود این تمام حواسم پیش تو است .

 

 

سانازم همیشه دوست دارم عزیزم .

 

آرش

+ نوشته شده در شنبه 11 خرداد 1392برچسب:جملات عاشقانه , متن عاشقانه , نامه عاشقانه , عشق , مطالب عاشقانه , عکس عاشقانه, ساعت 1:48 توسط ساناز ♥ آرش |


لیاقت میخواهد...

لیـــاقــت مــی خواهــد
بـــودن در شعــر هـــای دختــریــــ کهــــ
بـــــا تمامــــ عشقــش نبـــودنـــت را اشکــــ مــی ریـــزد
تعجـــب نکــــن !!
در بی لیـــــاقتی تـــو شکـــی نیـــست
دلیـــل اینجـــا بــودنـــت میـــان بغــــض هــــایـــم
خــریتـــــ خـــودم اســـت نـــه لیـــاقــــت تــــو …!

+ نوشته شده در جمعه 3 خرداد 1392برچسب:لیاقت , عکس عاشقانه , عشق , عاشقانه های من , متن عاشقانه , درد دل, ساعت 1:18 توسط ساناز ♥ آرش |


این روز هایم...

این روزهــــایم به تظاهر می گذرد …

تظاهر به بی تفاوتی

تظاهر به بی خیـــــالی

به اینکه دیگــــر هیچ چیز مهم نیست …



اگر خداوند...

اگر خداوند ؛

یک روز آرزوی انسان را برآورده میکرد

من بی گمان

دوباره دیدن تو را آرزو میکردم و تو نیز هرگز ندیدن مرا …

آنگاه نمیدانم براستی خداوند کدامیک را میپذیرفت !


عشق من به تو!!!

عشق من به تو
مانند رود كوهستاني است
پيوسته و پايدار
عشق من به تو
شبيه تابش ابدي خورشيد است
يا مانند دريا كه هرگز نمي آسايد
امواج قوي و نجيبش
كه از آغوش بازش پيوسته مي گذرد
عشق من به تو
مانند درختي است
كه در قلب ريشه كرده است
عشقي بي قيد و شرط
حقيقي و ابدي
و خاموش نشدني ..



بعضی وقتها !!!

بعضی وقتا مجبوری تو فضای بغضت بخندی 

دلت بگیره ولی دلگیری نکنی

شاکی بشی ولی شکایت نکنی

گریه کنی اما نذاری اشکات پیدا شن

خیلی چیزارو ببینی ولی ندیدش بگیری

خیلی حرفارو بشنوی ولی نشنیده بگیری

خیلی هادلتو بشکنن و تو فقط سکوت کنی. . . 



آلیــس ڪجایے؟؟؟


آلیــس ڪجایے؟؟؟

بیـا ... اینجـا عَجیـبـ تَـریـטּ سَرزمـیـטּ בنُـیـاسـﭞ...

مِهـربانیـَﭞ را بـﮧ حِســاب احتـیـاجَـﭞ میـگــُذارنـב

عِشـقَـﭞ را پـاے سـاבگـیَـﭞ

و حـَرف هــاے صاבقـانـﮧ اﭞ را بــﮧ پـاے בیـوانگیَـﭞ!!!


بعضی ها !!!

بﻌﻀﮯ ﻫﺎ ﺭُﻭ ﺑﺎﯾَﺪ ﺍَﺯ ﺗﻮ رویات ﺑــِڪِﺸﮯ ﺑﯿﺮﻭﻥْ ﻭ

ﻣُﺤڪَﻢْ ﺑَﻐَﻠِﺶْ ڪُﻨﮯ،

ﺑَﻌﺪ ﺁﺭﻭﻡ ﺩَﺭِ ﮔﻮﺷِﺶ ﺑــِﮕﮯ :

ﺁﺧِــﮧ ﺗُﻮ ﭼــِﺮﺍ ﻭﺍﻗِﻌﮯ ﻧﯿﺴﺘﮯ ﻻﻣَّﺼَﺒـْ . . . ؟




بزرگترین خطا

بزرگترین خطایت این بود که ...
فکر میکردی
من...
برای همیشه
صبورم.....!!



صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 15 صفحه بعد